تابناک / رشت شهری که شب هایش زنده تر از روزهایش بود این روزها تب‌دار غم مردمی است که دل دریاییشان در گروی سلامتی عزیزانی است که یا در خانه ها محصور هستند یا ناخواسته داغدار عزیزی شده اند یا در سنگر سلامتی مجاهدانه می کوشند.
کد خبر: ۸۲۹۲۰۸
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۸ 07 March 2020

تابناک / رشت شهری که شب هایش زنده تر از روزهایش بود این روزها تب‌دار غم مردمی است که دل دریاییشان در گروی سلامتی عزیزانی است که یا در خانه ها محصور هستند یا ناخواسته داغدار عزیزی شده اند یا در سنگر سلامتی مجاهدانه می کوشند.

 

رشت، شهری که به اذعان ساکنان و گردشگرانی که به اینجا سفر کرده اند به "شهر زنده" شهره است اما اکنون درست در نیمه اسفندماه که باید شوق و هیاهوی آن به اوج می رسید در انزوایی تحمیلی به سر می برد.

به راستی حال این روزهای رشت گواه این امر است که پویایی و سرزندگی این شهر به حال و هوای مردمانش بستگی دارد؛ رشتِ امروز دیگر آن رشت سرحال و سرزنده نیست! این روزها دیگر قرارهای دوستانه به وقت ساعت شهرداری کوک نمی شود، شب های زنده رشت دیگر چای آلبالو معروفش را ندارد، حتی دل مان برای گاری کبابی های شریعتی، دیزی لب آب و املت قهوه خانه  داخل بازار تنگ شده است.

گیلانی ها مردمان خوش استقبال و سخت بدرقه ای هستند اما این خود فرصت سواستفاده ای شده برای این ویروس منحوس که چتر خود را در این دیار گسترانده و جولان می دهد.

این روزهای پایانی اسفند که باید در جنب وجوش استقبال از بهار و سال جدید خیابان ها را یکی پس از دیگری برای نو شدن می کاویدیم، اکنون در قرنطینه خانگی به سر می بریم، ناگفته نماند که تلفن ثابت  به اوج دوره امپراطوری خود برگشته است زیرا برای اطلاع از حال عزیزان مان مجدد متوسل به خطوط تلفن ثابت و بوق های ممتد شده ایم.

«نوریا» یکی از شهروندان رشتی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه باید تشکر ویژه کنم از پرستاران و کادر درمان که این روزها با تمام توان خود برای سلامتی عزیزان مان می جنگند، گفت: خاله من روزهایی که باید نوه تازه متولد شده‌اش را در آغوش می‌گرفت، به دلیل بیماری تنفسی که از قبل داشت، متاسفانه ریه هایش بر اثر این ویروس درگیر شدند و چون نمی توانیم حضوری ملاقات برویم، فقط تلفنی جویای احوالش می شویم، امروز هم صحبت می کردیم می گفت که دو بخش در بیمارستان فقط پرستار و پزشک بستری هستند.

«علی» یکی از پرستاران شاغل در یکی از بیمارستان های استان هم با اشاره به اینکه وضعیت تجهیزات نسبت به روزهای نخست بهتر شده، اینگونه می گوید: اکثر پرسنل و همکاران ما به نوعی درگیر ویروس شدند، برخی حس بویایی و چشایی خود را از دست دادند اما همچنان متعهد به رسالت خود هستند. برخی همکاران مان نیز حال شان به درجه هشدار رسیده در بیمارستان بستری شدند، به عنوان یک پرستار از مردم مان می خواهم جز در مواقع ضرور از خانه خارج نشوند.

«صبا» یکی دیگر از شهروندان رشتی در گفت وگو با ایسنا از حال این روزهایش می گوید: متاسفانه شش روز است که حس بویایی ام را از دست دادم و متوجه شدم فقط مشکل من نیست، اطرافیانم هم با این مشکل مواجه هستند.

وی با بیان اینکه مجبور هستم وقتم را با تماشای فیلم، مرور جزوات زبان، احوال پرسی تلفنی پر کنم، افزود: تعدادی از دوستان و اعضای خانواده ام جزء پرسنل درمانی شاغل در بیمارستان  هستند و هر بار که می خواهم از سلامتی شان جویا شوم، دستم می لرزد که مبادا تماس بگیرم و صدای شان ناخوش باشد.

«زهرا» بانوی بازنشسته ای که این روزها از همسرش در خانه مراقبت می کند، گفت: من و همسرم ابتدا با علائم آنفلوانزا به پزشک مراجعه کردیم که پس از مصرف آنتی بیوتیک و پنی سیلین، من حالم خوب شد اما تغییری در وضعیت همسرم ایجاد نشد و هر روز تب و لرز شدید همراه با تعریق داشت که با مراجعه مجدد به پزشک و انجام سی تی اسکن متوجه شدیم که ریه هایش درگیر شدند، از طرفی بیمارستان هم به دلیل اینکه تخت خالی نداشتند، پذیرش نکردند و الان پنج روز است که با راهنمایی های پزشک در یکی از اتاق های خواب خانه قرنطینه شده و غذا و داروهایش را پشت در اتاق برایش می گذارم، با اینکه از تب و لرز و عرق خبری نیست اما همچنان سرفه های مداوم دارد.

جغرافیا هم با ما مردم گیلان خوب تا نکرد

رشت شهری که شب هایش زنده تر از روزهایش بود این روزها تب‌دار غم مردمی است که دل دریاییشان در گروی سلامتی عزیزانی است که یا در خانه ها محصور هستند یا ناخواسته داغدار عزیزی شده اند یا در سنگر سلامتی مجاهدانه می کوشند.

به راستی این روزها ثابت کرده اند که رونق رشت به صفای مردم آن است، مردمی که این روزها حال چندان خوشی ندارند! اما آنچه که باید این مردم را روی پا نگه دارد، «روحیه» و «امید به آینده» است؛ این غبار غم که بر چهره این شهر نشسته به تلنگری از شادی نیاز دارد! آری «شادی و خوشحالی» همان دُر گرانی که حتی یکی از بیماران مبتلا به کرونا در قم حین ترخیص از بیمارستان تاکید داشت که "این درد و بیماری فقط با شادی از بین می‌رود".

حال با توجه به اینکه امکان حضور در اجتماع محدود شده به‌نظر می رسد برنامه های تلوزیونی یا رسانه های مجازی باید رویکرد متفاوتی در تولید محتوا داشته باشند. همانگونه که رسالت مسئولان، ارائه عملکرد و رسالت رسانه  هم انعکاس عملکردهاست، پس چگونه و کدام نهاد متولی افزایش انگیزه به مردم و مخاطبین است؟!

کلیپی از مردم ووهان منتشر شده و نشان می دهد در حالیکه کل شهر در قرنطینه است، مردم این شهر برای تقویت روحیه و انگیزه شب هنگام پنجره ها را باز کرده و فریاد "قوی باش و امید داشته باش، این شب هم صبح می شود" سر می دهند! اعتراف می کنم کاش می شد در کنار دعا و طلب سلامتی برای یکایک مردم این سرزمین، یک زنجیره چند صد نفری را تشکیل داد و اشعار بومی گیلان را زیر پنجره تک تک بیمارستان های این شهر فریاد بزنیم تا موج «شادی» و «امید دوباره» به دل تک تک بیماران و کادر درمانی درگیر با این ویروس منحوس به جوشش درآید و با توانی مضاعف به مقابله با کرونا بپردازند.

طبق تحقیقات دانشمندان آلمانی ویروس کرونا تا دمای 60- درجه زنده می ماند اما با دمای 30 درجه از بین می رود! تاریخ که بماند جغرافیا هم با ما گیلانیان خوب تا نکرد چون در نقطه ای هستیم که علی رغم پشت سر گذاشتن سیل و کولاک برف، همچنان ارتفاعاتش پوشیده از برف است و هر نسیمی که می وزد خبر از بارش باران   مداوم چند روزه می دهد. اگر چنانچه تحقیقات دانشمندان آلمانی درست باشد می توان گفت که این اقلیم به سبب شرایط موجود محیط مناسبی برای رشد این ویروس است. شاید نتوانیم دمای محیط را افزایش دهیم اما باید بتوانیم گرمای محیط  خانه های مان را با سرگرمی و تقویت روحیه بالا ببریم که به قول حافظ اگر "دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت - دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور".

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار